ايپكايپك، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

ایپک نفسم

222 روزگى ايپك

امروز ايپك 222 روزه شد یا بهتره بگم هفت ماه و نه روزه شد،این روزها لثه​های ايپك خيلى اذیتش می​کنه و همش لثه هاش محكم فشار مى ده و با دهن بسته صدا در مياره، حرف مورد علاقه​ش ميم هستش و کلمه​هایی که می​گه ام م م ، ما ، هست منو اونگي صدا ميكنه ،خیلی هیجان​زده می​شه یه مدل خاص خودش تندتند نفس می​کشه و بعدش با لب​هاش صدا در میاره. همچنان عاشق پتوشه و مى ره زيره پتو و نفسشو حبس مى كنه ، هر كسى براى اولين بار مى بينه تعجب ميكنه و فكر مى كنن داره خفه ميشه، خواب شبش کمی بهتر شده ولی همچنان تا صبح چند بار بیدار می​شه. جدیداً قبل از خواب شب​ش فقط من رو می​خواد وحتی اگه از اتاق بیرون برم شروع می​کنه به گریه کردن و وقتی بغلش می​کنم آروم می​شه و چه احساس...
17 بهمن 1392

واكسن 6 ماهگى

من چون شنيده بودم واكسن شش ماهگى سخته ترسيدم تنهايى نتونم مواظب شما باشم واسه همين رفتيم پيش مامانم ، طفلكى دورى خيلى سخته دلشون واست يه ذره شده بود شما هم كلى حال كردين و كلى واسشون دل برى كردى عزيزم با اون خندهاى نازت ، 5دي رفتيم مطب دکتر برای چک آپ و واکسن شش ماهگی شما دختر گلمون. وزنت تو پایان شش ماه 7600 گرم، قدت 64سانتی متر و دور سرت هم 44 سانت بود . موقع تزريق خيلى گريه كردى ولى خدا رو شكر حالت بد نشد فقط يه كوچولو تب كردى ، دست مامان گلم و خاله گلى و نرگست هم درد نكنه تا آخر شب نوبتى بغلشون بودى كه مبادا اذيت بشى و گريه كنى اينم جاى واكسنت ...
5 دی 1392

اولين شب يلدا با حضور شما

پاییز تموم شد و زمستون داره جاشو می گیره و امشبم آخرین شب پاییزه و البته با شب های دیگه فرق داره اول اینکه طولانی تر از همه ی شب هاست و دوم اینکه امسال یلدا شما در کنار ماهستى و این شب رو تبدیل به زیباترین و طولانی ترین شب سال کردی عشق مامان یلدات مبارک..... امسال یلدا شور و حال دیگه ای داشت و من و بابائی از بودن شما در کنار مون احساس فوق العاده ای داشتیم واااااقعا خوشحال بودیم که شما فرشته ی کوچولو رو کنارمون داریم  اینم میز یلدای ما که درست کردم و حسابی از پا در اومدم... الهی مامان قربون این هندونه ی خوش مزه ی خودش بشه که اینقده شیرینه و خوشگله         ...
14 بهمن 1392

تولد 5 ماهگيت مبارك

. پارسال این روزها چه حال و هوایی داشتم. هنوز تو شوک حاملگی بودم و باور نی‌نی‌دار شدن برام سخت بود و امسال نی‌نی پنج ماهه تو بغلم دارم. این روزها خیلی به پارسال همین موقع‌ها فکر می‌کنم و به نظرم با این‌که حاملگی روزهای سختیه ولی شیرینی خاص خودش رو داره و وقتی تموم می‌شه تازه آدم فکر می‌کنه کاش قدر اون روزها رو بیشتر می‌دونست.خلاصه یک سال گذشت؛ یک سال پر از هیجان همراه با استرس و خوشحالی.          ...
14 بهمن 1392

اولين محرم

عزيزه دلم خاله نرگست زحمت كشيده بودن و اين لباس خوشگلو واست خريده بودن ،خيلى با مزه شده بودى عزيزم   اينم عكس شما با خاله گلى و آقا آريا           ...
20 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ایپک نفسم می باشد